بلخاب یکی از ولسوالیهای ولایت سرپل است که در جنوب آن قرار دارد و مرکز اداری آن تَرخُوج است. بلخاب در30 و 35 درجۀ شمالی و 31 و 66 درجۀ شرقی موقعیت دارد و مساحت آن ۲۴۷۴ کیلومتر مربع است [1]. بلخاب از شرق به ولسوالی درهصوف ولایت سمنگان، از شمال شرق به ولسوالی زاری ولایت بلخ، از شمال به ولسوالیهای سانچارک و گوسفندی، از غرب با ولسوالی کوهستانات، از جنوب به ولسوالی یکهاولنگ ولایت بامیان و از جنوب غربی به ولسوالی لعل ولایت غور متصل است.
بلخاب درهای طولانی در دل کوههای باباست که هزارهجات را به مناطق شمال کشور وصل میکند [2]. بلخاب درهای بزرگ و ادامۀ درهای است که از یکهاولنگ آغاز و به بلخ ختم میشود. درۀ بلخاب از شرق به غرب کشیده شده است[3]. بلخاب شامل چهار درۀ بزرگِ تَرخُوج، مزار، شاخدار و هوش است [4]. این چهار دره همانند چهار ضلع اصلی برای آن است، دره مزار و دره سرپل دو ضلع و دره تَرخُوج و دره شاخدار دو ضلع دیگر آن را تشکیل میدهند. هر کدام از این درهها شامل درههای کوچک و فرعی است. به طور کلی جغرافیای بلخاب دره در دره است و همین ساختار جغرافیایی موجب تنوع و تفاوت مناطق آن شده است[5].
طول بلخاب از تیخوج (آخر بلخاب در سمت یکهاولنگ) تا شگی (آخر بلخاب در سمت بلخ) ۱۱۰ کیلومتر و از ايلاق ورزان پِیْغُولَه تا شگى ۱۲۴ کيلومتر است. عرض بلخاب حداکثر ۴۰ کيلومتر است[6]. در منبع دیگر طول درۀ بلخاب را حدود ۳۵۰ کيلومتر و عرض آن را در بيشتر از جاها به کمتر از يک کيلومتر نوشته است[7]. دو کوتل بلند و مرتفع آن قُم کوتل حدود ۳۴۰۰ و کوتل سرخاَو (بین پِیْغُولَه و اسميدان) ۳۲۰۰ متر است. بلندترين قسمت بلخاب حدود ۵۰۰۰ متر از دریا ارتفاع دارد و چقورترین قسمت آن شگی است که حدود ۱۲۰۰ متر ارتفاع دارد[8].
بلخاب بالا و پایین
در دهۀ هفتاد خورشیدی حزب وحدت اسلامی افغانستان تلاش کرد که بلخاب را به دو ولسوالى پايين و بالا تقسيم کند، مرکز ولسوالى بلخاب سفلى قریۀ پای میرسیدمراد یا پای مزار بود؛ زیرا به دلیل وجود قبر فرزند میرسیدعلی و موقعیتش در پایین بلخاب مرکزیت داشت. در اين قريه براى ادارۀ ولسوالى پايين بلخاب، ساختمان ادارى نيز ساخته بودند و تا حدود دورۀ طالبان (۱۳۷۷ ش)، بلخاب پایین از همین قريه اداره میشد. ولسوال، قاضى و … در این اداره مستقر بودند. تأسیس ولسوالى پايین بلخاب را دولت جدید [جمهوریت] تأیید نکرد[9]. سید حسین رهیاب بلخی در نگارش کتابش به این موضوع تأکید دارد و جغرافیای بلخاب را به دو قسمت بالا و پایین (سفلی) تقسیم کرده است و ملاک معرفی مناطق و قریهها را نیز همین موضوع قرار داده است.
مناطق و قریهها
بلخاب متشکل از کوه، دره و رود با طبیعت زیبا و دلانگیز است. اغلب مناطق آن به شکل دره و در فواصل بین کوه و رود و در میان درهها قرار دارند. در اتلس قريههاى افغانستان قریههای بلخاب را ۲۹ قريه نوشته است [10]. ولسوالی بلخاب در سال ۱۳۹۹ خورشیدی بیش از 120 قریه و 72 شورای محلی داشته است. قریههای بزرگ بلخاب پِیْغُولَه در غرب و تلشقان (تَلِّعاشقان) در شرق است [11].

تَرخُوج (تَرخُوچ) مرکز بلخاب در شمال آن قرار دارد. تَرخُوج درهای وسیع و فرعی در وسط دره اصلی بلخاب است. جنوب آن قریۀ دَهنَه و شمال آن قریۀ شیرقلعه است. تَرخُوج ۸ قریه دارد که عبارتند از قَلعَهگَک، خَوال سیاهگَک، اِیلتُرکَک، چایلَه، خَمِ شورَک، تَخشار، چَنارَک، گِرَو و دَهنَه [12].

دره مزار در غرب درۀ بلخاب است و قریۀ پایزیارت مدفن جد سادات بلخاب در درە مزار قرار دارد و به همین دلیل مناطق غرب بلخاب به دره مزار شهرت یافته است[13]. قریههای زَوَک، خَمیسای، سِیوَک، مَغزار (مغززار) در این دره است[14].

شاخدار یا شاخدره در مسير تَرخُوج به يکهاولنگ ولايت بامیان قرار دارد. قریههای بزرگ شاخدره عبارتند از تخشی، خرماتخت، زَوَج، ایلدراز، باغچهخدایی، تیخوج یا تهخوج[15].

هوش یا اوش در مسير تَرخُوج به بلخاب پايين قرار دارد که از طريق آن، تَرخُوج به مناطق بلخاب سفلی و به ولایت بلخ وصل میشود [16]. [در نوشتار جداگانه درههای اصلی بلخاب معرفی خواهد شد].
علاوه بر این چهار درۀ اصلی که شامل قریههای زیادی هستند، بلخاب قریههای دیگری نیز دارد که خود قریهها و محلههای کوچکتر دارند که عبارتند از:

آبرَوْ در شرقىترين قسمت بلخاب سفلى و در قسمت شمالی رود بلخاب قرار دارد. آبرَوْ در گذشته بخشى از قريۀ تلشقان بود. بعداً به یک قریه تبدیل شد. آبرَوْ به دو قسمت بالا و پايین تقسیم میشود. محلات آن عبارتند از آبرَوْ کلان، آبرَوْ خورد، شمالک، سَرنَوَه، سِیوَک یا سِیبَک، تهکوه، نوآباد، قافزار. اجداد ساکنان فعلی مردم آبرَوْ در حدود دورۀ عبدالرحمان به بلخاب مهاجرت کردند و با خرید زمینهای این منطقه که مرتع مردم دیگر مناطق بود، قریۀ آبرَوْ را تأسیس کردند. ساکنان آن هزارهها و سادات هستند. هزارهها شامل اقوام بهسود، شاوه، دایزنگی و سادات دو گروه موسوی و حسینی هستند. انگوزه و زیره دو گیاه مهم آبرَوْ است که در اقتصاد مردم نقش دارد. در آبرَوْ معدن بزرگ دغالسنگ وجود دارد که استخراج میشود. ذغال سنگ این معدن هم مورد استفادۀ اهالی است و هم به مناطق اطراف صادر میشود [17]؛

اَلَکَه در بلخاب پایین و هممرز با ولسوالی زاری (زارین) ولایت بلخ است. محلات اَلَکَه عبارتند از دَهن اَلَکَه، قرمقول، دهنکوچه، کَجِی شهیدان، شولر، قَتَرنَو، شاقغَر، سِنجدَک، پُوزَه مزار، محمدقولی، قرهجنگل، سیاهبوکن، أُورسَرى بِلاغ. ساکنان اَلَکَه در دورۀ عبدالرحمان به منطقه آمدهاند که بیشتر اصالت بامیانی دارند و تقریباً همۀ ساکنان اَلَکَه هزاره هستند که شامل طوایف محمدعلی بیگ، نور بیگ، حسن و شکور هستند. از قدیم کارگاههای کوچک تولیدی در اَلَکَه وجود داشت که اهالی محل با آب کردن چُدن، «سُقمَه»[18] میساختند که به تمام بلخاب و مناطق اطراف صادر میشد و در زندگی مردم نقش داشت[19]؛
اَنرَوَک قریهای کوهستانى در منتهىاليه شمال غربى ولسوالى بلخاب عليا (بالا) است. اَنرَوَک به سه قسمت عمده تقسیم میشود: جوى بالا و پایین، جوی نو یا آب بالا، لوخیستان. به علت قرار گرفتن اَنرَوَک در ارتفاع و در سربند قریۀ زَوَک است و این منطقه همیشه ایلاق مردم زَوَک به حساب میآمده است و در تابستان بخشی از اهالی قریۀ زَوَک، به زمینهای خود در اطراف قریۀ اَنرَوَک کوچ میکردند. اهالی فعلی در حدود ۸۰ سال قبل از ولسوالى جاغورى ولايت غزنى به آن مهاجرت کردهاند. اَنرَوَک مسير رفت وآمد مردم از بلخاب به سمت کچن، آلر و آبکلان است. در طول تاريخ رفت وآمد از اين مسیر و از راه مشهور به «آفتاب گردش» یا «هفتاد گردش» در پشتۀ اَنرَوَک جریان داشته است. بیشتر اهالى از طايفۀ درويش هستند. طوایف دیگر آن پشی، جاغوری، دایفولادی و قندهاری هستند[20].

باجگاه منطقهای کوهستانی بین کوههای سانچارک و بلخاب و در شمال شرق تَرخُوج است. قُم کوتل، کوههاى سفره، حقير و … باجگاه را از درۀ بلخاب جدا مىکند. در حدود ۲۲۰ سال قبل مردم سرپل این منطقه را به اجداد برخی از ساکنان فعلی آن مىفروشند؛ ولى آنها نمیتوانند منطقه را از مالچرها بگیرند و مجبور میشوند از آن دست بردارند. بعداً در دورۀ حبیبالله که زمینها توزیع میشود، دو سید خاسارى ويک آبخورى (از مناطق سانچارک) منطقۀ باجگاه را از دولت سند میگیرند. یکی از آنها خواهان تصرف منطقه است که مالچرها او را میکشند. میرمحمدعلی یکاولنگی ادعا میکند که فرد کشتهشده پدر اوست و به نام فرزند سید کشتهشده اقامۀ دعوا میکند و موفق میشود قریۀ سیاهتل باجگاه را تصرف کند. او اقوام خود را به منطقه میآورد و اولين قريه باجگاه به نام شیخسنگ مسکونی میشود. ساکنان آن از هزارههای بهسودی، جاغوری و دایزنگی است. قریههای باجگاه عبارتند از سیاهتل، پیتاب، برنجآب، قلعه کابلیها. غار بزرگ معروف به سرسولاخ (در قبرغه) و غاری مشھور به خَوال بیبی در منطقهای معروف به دزدان دره (واقع در کوههای مشرف به پیتاب) از دیدنیهای باجگاه است. این غار در دل کوه، در مسیر بلخاب و سنگچارک قرار دارد و در گذشته مقر دزدان بوده است[21].

پای میرسیدمراد یا پای زیارت میرسیدمراد در بلخاب سفلى (پايين) و در سمت راست رود بلخاب قرار دارد. چند بخش فرعی آن در سمت چپ رود است که با چند پل باهم مرتبط هستند. این قریه در مسیر سرک اصلی بلخاب به بلخ قرار دارد. پای میرسیدمراد به خاطر وجود قبر میرسیدمراد (فرزند میرسیدعلی) در این محل به آن نام مشهور شده است که به همین دلیل این قریه به پای میرسیدمراد یا پای زیارت میرسیدمراد شهرت دارد. زیارت میرسیدمراد بعد از زیارت میر سید ولی دره مزار، دومین محل مورد احترام مردم بلخاب است. به این قریه گاهی «پای مزار» نیز میگویند. سادات بلخابى پايين بلخاب، خود را فرزندان میرسیدمراد میدانند. بخشی از قریه سادات و بخش دیگر از قوم هزاره، طایفۀ پنجپاى هستند و سومین گروہ از از اهالی کَرسَنگ یا اَلَکَه هستند. محلات پای سیدمراد عبارتند از سنگریخته، چاه اَنگِیشت، پاى زيارت، دشت جوزاری، جوزاری، مغزار، چقورک، کونگاو، چرخآب، دیگنیاز. معدن مس بزرگ افغانستان که در جهان کمنظير است، در قریۀ پاى ميرسيدمراد است که از پایمیرسیدمراد تا شِرد تگابلوله ادامه دارد [22]؛

پَرَوْشان در مسير تَرخُوج به بلخاب پايين و در سمت راست رود بلخاب واقع شده است. قریههای پَرَوْشان عبارتند از خونابک (خونوک)، قلعهمیانه، گلنو، سنگزارگ، مغزار، پایسیاهسنگ، گلدره، بادامک. مردم آن عمدتاً هزاره و از قوم وله هستند. کوه شکرى در جنوب پَرَوْشان (سمت شاخدره) ايلاق بخشى از مردم پَرَوْشان است. اين کوه شامل منطقه وسيعى است که بين پَرَوْشان، دَهنَه، ایلدراز و تَگابلُولَه قرار دارد. قسمت مرتفع یا قلّه این کوه همیشه برف دارد [23]؛

پِیْغُولَه در آخرين نقطۀ جنوب غربى بلخاب قرار دارد. مرکز بلخاب از طریق دره مزار و دره وجمان به پِیْغُولَه مرتبط میشود. پِیْغُولَه از پايين تا بالايش (از اول تا آخرش) حدود ۱۰ کیلومتر طول دارد. پِیْغُولَه هموار است و از آغاز تا سرجه، در درۀ اصلی بلخاب قرار دارد . از سرجه، منطقه به دو دره تقسيم مىشود؛ يک دره در سمت چپ قرار دارد که به تَيلُوج و در نهايت به بند رُواَو ختم میشود. دره دیگر، در سمت راست واقع است که به سمت قشلاق اصلی پِیْغُولَه امتداد مییابد. بعد از قشلاق اصلی، این دره خود به دو دره دیگر تقسیم میشود. یک دره (سمت راست) به دوآبی و دِسُم ختم میشود. درہ دیگر (سمت چپ) به ورزان. قریههای پِیْغُولَه عبارتند از پایچِه، کَمَرَک، کَمَر غیاث، نَخَلِیج، خَملُوچ اَو، تَیلُوچ (شهرستان)، پیشاوان،جَنگَلَگ، قشلاق کلان، پیتاب جاغوری، دُوآبی، دِهسُم، وَرزَان (زَبرَک). ساکنان آن از قوم منگگ هستند. هزارهها از جاغوری و یکهاولنگ، شهرستان، بهسود، بامیان و … به پِیْغُولَه مهاجرت کردهاند. از مناظر طبیعی پِیْغُولَه میتوان به جه پِیْغُولَه در پایچه، جه دلدل یا جه ماهیزار و جه جنگل در ورزان، زردغوریق بین کجن و پِیْغُولَه، آبشار کَمَرَک، تپه تیلوچ، پای سیدحسنجان اشاره کرد [24]؛
تَگابتَخت در منتھیالیه بلخاب سفلی قرار دارد. تگابتخت از یک طرف با درهصوف ولایت سمنگان و از طرف ديگر با اندراب ولايت بلخ ارتباط دارد که شامل محدودۀ بین تلشقان تا شگی میشود. تگابتخت از چھار بخش مرکزی و چند قریۀ بزرگ و کوچک ایلاقی تشکیل شده است. تگابتخت یک منطقۀ معدنی است. بزرگترین معدن ذغال سنگ بلخاب در این منطقه قرار دارد. بیشتر این معادن مورد بهرەبرداری قرار نگرفته است. بیشتر مردم تگابتخت هزاره هستند که شامل سه طایفۀ اَشُورکَل، قاسم کَل و لاکان هستند. منطقۀ تگابتخت به سه دسته تقسيم مىشوند؛ ۱. محلههای بخش مرکزی یا تگاب که در دره قرار دارند، عبارتند از دَهنَه، دهن انگوزه (چوبک سیدها)، پَشلان، باغخشک، نَوبَلَه، ذِلِی؛ ۲. قریههای ایلاقی تگابتخت عبارتند از مَخشان، پُورشَهر، شُورابَک، اُوطاغَک، نمازگاه، قِرقیز (غِرقیز)، کَکَه، پایکُوتَل، گِیَخ و کَمانگَری؛ ۳. قریههای گرمسیر تگابتخت عبارتند از پَشلان، اِیبِرَگ، کُنجآوک، خِرسخان و شِگَی (شیگی). در تگابتخت چند زیارت وجود دارد که عبارتند از میرسید غضفر، شاه ناصر، شاه قاسم، خواجه سبزپوش، میرسید قاسم [25]؛

تَگابلُولَه در بلخاب سفلی و یک دره است که در حد فاصل قریۀ پای میرسید مراد، از درۀ اصلی بلخاب جدا میشود. درۀ تگابلوله یک دره شمال به جنوب و تقریباً هموار است که در سمت جنوب ارتفاع آن بيشتر مىشود. اين دره حدود ۱۰ کيلومتر طول دارد و عرض آن در مناطق مختلف از ۵۰ تا ۷۰۰ متر متغیر است. ساکنان آن هزاره و سید هستند. قریههای تگابلوله عبارتند از چِنگیزی، نارگاه، چاهزمین، کوتل نارگاه و تالَهزار، دهن ، شِرد، چشمهگرم، بیدِستان، دهنباج [26]؛

تَلَشقان (تَلِّ عاشقان) از مناطق بلخاب پايين و بزرگترین قریه هموار بلخاب است. تَرخُوج از طريق هوش، لرکرد و سرپل به وصل مىشود و از همين مسير بلخاب به ولایت بلخ راه دارد. محلات و قریههای تلقشان عبارتند از خَمگِلدان، کُل، چَهار کُوچه، چَهاردَه، سَرتَل، چَمبَر زاغَک (قاضیآباد)، تهیکوچه، نَوبالَه، قُطُور یا نُولَه (لوله)، پشتِ کوتل، زَردتالَه، خَمِنوا، دشت پَرَنَک (بهشت حضرت زینب)، خَمِنیمرَس، چُوبک جَنگَل، پل باغخشک، خُوچَگ، تَه کُورسُوم، گِیج (گهیج)، مُلخان، تُوغَیَک (دهن انگوزه)، پایکُوتَل، گِیَخ، کَمانگَری، سنگچیل[27]؛

تُوغَى در بالاى بلخاب در سمت هوش است که در مسير راه تَرخُوج به هوش قرار دارد. تُوغَى به دو بخش تقسیم میشود، بخش اصلی به نام تُوغَى بالا در سمت غرب قرار دارد و بیشتر ساکنان تُوغَى در آن قسمت زندگی میکنند. یک قسمت دیگر به نام تُوغَى پایین در سمت شرق تُوغَى قرار دارد. همه ساکنان تُوغَى هزاره و از طایفۀ مَکَّه هستند.[28]؛

جِه در پایین بلخاب است که در منتھیالیه درۀ تگابلوله قرار دارد و همجوار قریۀ دو شاخ است. ساکنان جِه تقریباً همه هزاره و از طایفۀ وله هستند. بخشهای آن عبارتند از جِه، اُستُوان بالا، تارجان، چُوب حُسَینی، باج[29]؛
خالَر یکی از قریههای بالای بلخاب در سمت هوش است که در مسیر راه تَرخُوج به هوش قرار دارد. محلات خالَر عبارتند از خَمِ شیوه یا شیوگیها، تول مهدی یا مهدیهها، ازبکها، سیدها. مردم خالَر از طایفۀ مراد یا مَکَّه هستند که مرکز آنها هوش است و سادات آن فرزندان میر سید نسیم هستند که در اصل از هوش هستند [30]؛

دوشاخ در بلخاب سفلی است که در انتهای تَگابلُولَه قرار دارد. ساکنان دوشاخ عمدتاً هزاره و از طایفۀ پنجپای هستند. قریههای دوشاخ عبارتند از دوشاخ، قَلعَهسُرخَک، پَتُوگ، گَردَنَه، پارسُو، دهن جَرماَو، کَربَنک، اُستُوان پایین،گُوَخ، جَرم [31]؛
رَودَک یک قریۀ کوچک است که در پشتۀ جنوبی لرکرد و در محدودۀ نرکوه قرار دارد. ساکنان رَودَک پروشانی هستند. مکتب، بازار و قبرستان رودک و رِیشكان در لركرد قرار دارد[32]؛
رِیشکان یک قریه کوچک است که در جنوب لركرد و در شمال رودک قرار دارد. مردم آن پروشانی هستند و با قریۀ رودک در مجموع یک شورای مستقل انکشافی را تشکیل میدهند[33]؛

سَرپل در بلخاب پایین است که بخش اصلى قريۀ سرپل در سمت چپ رود بلخاب قرار دارد. بازار و چند بخش فرعى قريه در سمت راست رود واقع است. دو بخش قریه را یک پل به یکدیگر متصل میکند. نام منطقۀ سرپل برگرفته از نام این قریه و پل قدیمی موجود در آن است. ساکنان آن سادات سرپل هستند که اصالت بلخابی دارند. بخش جنوبی قریه در سمت راست رود و بخش شمالی آن در سمت چپ رود بلخاب است. محلات بخش جنوبی قریۀ سرپل عبارتند از چَمبَر سَتّار، بازارک، دشت تاجیک، زَمَکان و محلات بخش شمالی آن عبارتند از دشت صحرا، دُم باغ، سنگ کبود، گلویدره، شاهمردان، قلعۀ نوروزی، نَوآباد، سرچشمه، شیرین [34]؛

کَرسَنگ در بلخاب پایین است که در مسیر راه بلخاب بالا به پایین و در سمت چپ رود بلخاب واقع شده است. کَرسَنگ یک درە طولانى جنوب به شمال است که جنوب آن از ابتدای رود بلخاب آغاز شده و رو به شمال امتداد مییابد. محلات آن عبارتند از سنگریخته، دهن کَرسَنگ، تهی کَرسَنگ، دهن یَخلَر، سریخلر، لُوکَگا، پایکوتل، سر کَرسَنگ، گردنقلعه، وَلَنگ، کَلَکان، اَلیغَن، شَرشَرَه، سرِکَمَر، زَرگَر، شار، دَهنِ شار، اِسپِریان[35]؛

گُلوَرز در بلخاب پایین است که در جنوب شرقی بلخاب و در دامنۀ سبزکوه قرار دارد. گُلوَرز از مناطق رانشخيز بلخاب است. آثار رانش زمین در این منطقه یعنی سمت کوه سبزک مشاهده میشود. قریهها و محلههای آن عبارتند از کُل، رَشَک، قلعه، گردنقلعه، زیر خوال، چشمۀ کُل، سَرِسَنگا (سر سنگها)، نَىنَى (نیزار)، بَختَگاں، بیگَرَی، تالهگکا (چمنزار)، سبزنَو، رِمُوخت، دَهنِ زَردَکها، بِیگَرَی، فلعۀ بالا و پایین [36]؛
گوَرد در بلخاب پایین و در ۳۵ کیلومتری تَرخُوج مرکز ولسوالی بلخاب قرار دارد. بخشهای آن عبارتند از سیاهکوه، چُقُورَک، تَهِقَد و میانهقَد. اغلب مردم آن هزاره است[37]؛

لَرکرد در انتهاى درۀ وله واقع شده است. از طريق این قریه بلخاب بالا به بلخاب پایین وصل میشود و رَودَک و رِیشکان در لرکرد قرار دارند. اغلب مردم آن هزاره و از طایفۀ وله هستند. بخشهای آن عبارتند از سیاهگرد (خلیماَو)، سرپهمیی، برزو، دَهنَه، جنگل، ملای اعلی، خَوالک، دهمیانه، ایثارک، نوهجوی، تختهشده، کَهدانَک، شرشره[38]؛

وَرزيَخ در بلخاب سفلی و در مسير درياى بلخاب و در سمت راست آن قرار دارد که شامل دو بخش بالا و پایین است. ساکنان ورزیخ بالا هزاره و از طایفۀ پنجپای است و مردم وَرزَیخ پایین از گُوَرد هستند. دو قریۀ اَنجِرآب، اسفندزارک (اسفندزرک) نیز در وَرزَیخ است[39]؛

وَشت در بلخاب پايين و در ارتفاعات سمت چپ رود بلخاب قرار دارد. تقریباً همۀ مردم آن هزاره است. بخشهای آن عبارتند از ایلطایر (حسنآباد)، توکبست و جوی میانه[40].
منبع تصاویر: کانال تلگرامی بلخاب زیبا
نویسنده: پروین ولیزاده
منابع:
[1] گوگل ارث.
[2] از قلههای بلخاب تا جلگههای تکزار. عبدالرحیم فهیمی. ۱۴۰۱. چاپ اول. انتشارات صبح امید. ص ۱۱.
[3] بلخاب، تاریخ، فرهنگ و اجتماع. سید حسین رهیاب (بلخی). ۱۳۹۸. جلد اول. انتشارات صبح امید. ص ۳۰ و ۸۷.
[4] همان، ص 27.
[5] همان، ص ۳۰.
[6] همان، ص ۲۷ و ۲۸.
[7] سیمای بلخاب. سید حسن احمدینژاد بلخابی. ۱۳۹۴. قم: مجمع ذخائر اسلامی. ص ۳۱.
[8] بلخاب، تاریخ، فرهنگ و اجتماع. سید حسین رهیاب (بلخی). ۱۳۹۸. جلد اول. انتشارات صبح امید. ص ۲۷ و ۲۸.
[9] همان، ۳۳۶.
[10] اتلس قريههاى افغانستان، ادارۀ مركز احصائيه صدارت عظمی، ۱۳۵۳ ش. ج ۲. ص ۹۴۲.
[11] بلخاب، تاریخ، فرهنگ و اجتماع. سید حسین رهیاب (بلخی). ۱۳۹۸. جلد اول. انتشارات صبح امید.ص 25.
[12] همان، ص۳۰ ، ۳۸۰.
[13] همان، ص ۳۳۷، ۳۳۸، ۴۹۶.
[14] همان، ص ۵۴۱، ۵۵۵، ۶۴۵.
[15] همان، ص ۳۰۸، ۳۲۴، ۳۷۶، ۵۳۵، ۴۷۷، ۵۶۱.
[16] همان، ص۶۶۱.
[17] همان، ص ۲۷۷ تا ۲۸۱.
[18] آهنی است که به گاو بسته میشود و در برخی از مناطق به آن اسپار میگویند.
[19] همان، ص ۲۹۵ تا ۲۹۹.
[20] همان. ص ۳۰۰ تا ۳۰۴.
[21] همان، ۳۱۳ تا ۳۲۳.
[22] همان، ص ۳۳۶ تا ۳۴۲.
[23] همان، ص ۳۴۲ تا ۳۵۰.
[24] همان، ص ۳۵۱ تا ۳۶۸.
[25] همان، ص ۳۹۹ تا ۴۱۵.
[26] همان، ص ۴۱۵ تا ۴۲۸.
[27] همان، ص ۴۲۸ تا ۴۴۳.
[28] همان، ص ۴۴۴ تا ۴۴۷.
[29] همان، ص ۴۵۴ تا ۴۶۰.
[30] همان، ص ۴۷۴ تا ۴۷۶.
[31] همان، ص ۵۰۵ تا ۵۱۲.
[32] همان، ص ۵۲۳ تا ۵۲۶.
[33] همان، ص ۵۲۷ تا ۵۲۹.
[34] همان، ص ۵۴۷ تا ۵۵۴.
[35] همان، ص ۶۰۱ تا ۶۰۶.
[36] همان، ص ۶۲۰ تا ۶۳۱.
[37] همان، ص ۶۳۲ تا ۶۳۸.
[38] همان، ص ۶۳۸ تا ۶۴۴.
[39] همان، ص ۶۵۱ تا ۶۵۶.
[40] همان، ص ۶۵۶ تا ۶۶۰.