مقدمه
بلخاب به خاطر موقعیت جغرافیایی خود همیشه اهمیت ویژهای در تحولات و جریانهای تاریخی داشته است. در گذشته گروههای جهادی مستقر در هزارهجات خواهان تسلط بر بلخاب بودند تا بتوانند ارتباط و مناسبات خودشان را با مرکز سرپل، سانچارک، کوهستانات و ولایات سمنگان، بلخ و بغلان حفظ کنند و راه نفوذ خودشان را از طریق بلخاب بر این مناطق و ولایات داشته باشند؛ زیرا شمارِ قابل توجه از جمعیت آنها را هزارهها و سادات تشکیل میدهند. به این سبب در طی پنجاه سال اخیر رخدادها و اتفاقات متأثر از احزاب جهادی شیعه در هزارهجات از طریق بلخاب به مناطقِ ذکرشده منتقل میشد و همیشه ارتباط تنگاتنگی بین تحولات بامیان، بلخاب، مزار شریف و درهصوفِ سمنگان وجود داشت. وجود معادن در بلخاب و جنگ مولوی مهدی، فرمانده هزارهتبار طالبان با این گروه در دومین سال قرن جدید خورشیدی بار دیگر اهمیت اقتصادی و سیاسی این منطقه را مطرح کرد. در این نوشتار به ابعاد مختلف جنگ طالبان و مولوی مهدی و تحولات پیرامون آن به صورت اختصار اشاره خواهد شد.
موقعیت و تأثیرگذاری بلخاب بر تحولات منطقه
بلخاب از نظر ادارى در طول تاريخ تابع بلخ يا باكتريا، بُخدى یا بلهيكه بوده است. با تشکیل حکومت اعلی بلخ، جوزجان و سرپل بخشی از آن بود. در سال ١٣١٢ ش حكومت كلان شبرغان تحت ادارۀ ولايت مزارشريف ايجاد شد و بلخاب بخشی از آن بود. ولايت شبرغان يا جوزجان در سال ١٣٤٣ ش تأسیس شد و بلخاب بخشى از آن بود[1]. در تقسیمات حزب شوراى اتفاق اسلامی افغانستان، حزب شیعی و هزاره که در سالهای آخر دهۀ پنجاه خورشیدی تشکیل شد و در هزارهجات قدرت گرفت و برای ادارۀ قلمرو تحت تسلط خود تعییناتی داشت، در تقسیمات این حزب بلخاب يک ولايت بود. دهۀ ۶۰ خورشیدی، بلخاب مركز و مقر ولايتى احزاب مجاهد به حساب مىآمد. در سال ۱۳۶۷ با تأسیس ولایت سرپل، بلخاب در شمار یکی از ولسوالیهای آن قرار گرفت. با تشكيل حزب وحدت در سال ١٣٦٨ ش بلخاب مقر آن حزب بود[2].
تا زمان تسلط گروه طالبان بر کشور در سال 1377 خورشیدی احزاب و گروههای مختلف سیاسی همانند شورای انقلابی اتفاق اسلامی، سازمان نصر افغانستان، پاسداران جهاد اسلامی، جبهه متحد انقلاب اسلامی و در نهایت حزب وحدت اسلامی در بلخاب حضور داشتند.
طالبان با تصرف کابل و دیگر شهرهای بزرگ در سال 1377 خورسیدی امارت اسلامی خود را اعلام کردند. تنها پنجشیر، بلخاب و بخشی از درهصوف در اختیار احزاب جهادی بود. بلخاب تسلیم حکومت طالبان نشد. در این زمان بلخاب به کانون اصلی مقاومت احزاب جهادی تبدیل شد و برخی رهبران جهادی مانند محمد محقق، عبدالرشید دوستم، اسماعيل خان، عالمى بلخى، احمد ايشجى، عبدالحسين باقرى، مولوى ظريف و … به بلخاب آمدند[3]. بلخاب تا سقوط حکومت طالبان در 1380 خورشیدی در کنترل احزاب و گروههای مخالف طالبان باقی ماند.
امارت امیر مهدی
تلاش چند ماهه طالبان در اواخر ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ خورشیدی برای خارج کردن مولوی مهدی از بلخاب بینتیجه ماند و او در بلخاب ماند. به گفتۀ ستار احمدی، از نزدیکان مهدی، مولوی مهدی از طرف «سه بزرگین امارت در مرکز» بهعنوان امیر اهل تشیع و هزارههای افغانستان و همچنین مسئول روابط بین امارت اسلامی افغانستان و اهل تشیع و هزارهها معرفی شده بود [4]. در ویدنویی منتشرشده در شبکههای اجتماعی در آن زمان، یکی از طرفداران مولوی در جمع کثیری از مردم میگوید: «مولوی مهدی از آدرس ۱۰ میلیون جمعیت شیعه افغانستان و تابلو و نماد هزارههای افغانستان است و مولوی مهدی امروز بهعنوان رهبر شیعیان افغانستان انتخاب شده است و خدماتش نورچشم ماست. امارت اسلامی بلخاب را به زور گرفته نشده است و به زور هم گرفته نمیشود. ما امارت اسلامی را تأیید کردیم و با جان و دل امارت اسلامی را پذیرفتهایم … اکنون مسئله مولوی مهدی نیست؛ بلکه سرنوشت ده میلیون هزاره و شیعه افغانستان است» [5]. طرفدارنش در بلخاب مهدی را امیر جوان لقب داده بودند و او را همان مهدی موعود میدانستند و همچنان او را با مزاری در یک قاب قرار میدادند[6]. این لقب و هم پایگاه اجتماعی یافتن در بین همولایتیهایش برای مولوی مهدی نوعی شایبه قدرت به وجود آورده بود. او در جمع کثیری از مردم بلخاب خود را خدمتگزار نسل نوین بلخاب معرفی کرد و حضورش را در بلخاب یک فرصت و چراغ سبز برای جوانان دانست و همچنین خود را یک سرباز کاکه معرفی کرد که با «مفسدان فی الارض و قاتلین فی الارض» سازش نخواهد کرد. با حضور مولوی مهدی در بلخاب کمیته ادارۀ بلخاب تشکیل شد. حبیبالله مجاهد به حیث قومندان امنیه بلخاب منصوب شد. همچنین ریاست اجرائیه تعیین شد و به مردم وعدۀ اسلحه و معاش داده شد[7].
جشن نوروز در بلخاب
قدرت داشتن مولوی مهدی در بلخاب باعث شد او برخلاف قانون طالبان نوروز را جشن بگیرد و از آن جمله برگزاری جشن وحدت ملی در روزهای نخست سال نو خورشیدی بود که در بلخاب برگزار کرد. در این جشن مردمان چهار ولایت سرپل، بلخ، سمنگان و بامیان شرکت کرده بودند. در این جشن مسابقات بزکشی، والیبال، نیزهاندازی برگزار شد. تعدادای از مقامات ولایت در این جشن حضور داشت و تعدادی سخنرانی کرد و یکی از سخنرانان آن مولوی مهدی بود. او در سخنانش گفت: «جشن نوروز بخشی از فرهنگ ارزشمند ماست که زمینه همسویی، صلۀ رحم و اتصال بین مردمان فراهم میکند». همچنین در این مراسم مولوی مهدی یک شهرک رهایشی را در بلخاب افتتاح کرد. [8].
منابع
1. بلخاب، تاریخ، فرهنگ و اجتماع. سید حسین رهیاب (بلخی). ۱۳۹۸. جلد اول. انتشارات صبح امید. ص۲۶؛
2.شناسنامه افغانستان. بصیراحمد دولت آبادى. ١٣٩٠. ص ٨٩؛
3. بلخاب، تاریخ، فرهنگ و اجتماع. سید حسین رهیاب (بلخی). ۱۳۹۸. جلد اول. انتشارات صبح امید. ص ۲۳۲؛
4. افغانستان مرکزی، سفر نمایندگان مولوی مهدی به بامیان و دایکندی؛ چه گفتند؟/ اما مردم از رفتار ط ناراض هستند، ۲۳ فوریه ۲۰۲۲. بازیابی سرطان ۱۴۰۳؛
5. افغانستان اینترنشنال، انشعابهای قومی در میان گروه طالبان، افغانستان اینترنشنال، ۱۳ ژوئن ۲۰۲۲. بازیابی ۲۱ جوزا ۱۴۰۳؛
6. بادبادگ، «سرنوشت غمانگیز مهدی و قیام ناکام او در مقابل طالبان!»، ۱۰ ژوئن ۲۰۲۴، بازیابی ۲۱ جوزا ۱۴۰۳؛
7. کانال خبری شهرنیوز، بازیابی حوت ۱۴۰۳؛
8. هزارستان نتورک، «خبرهای تازه از بلخاب؛ جشن وحدت ملی و افتتاح یک شهرک توسط مولوی مهدی». ۱۴ آوریل ۲۰۲۲، بازیابی ۱۱ سرطان ۱۴۰۳؛