با تسلط طالبان بر بلخاب، آنان در جدی ۱۴۰۲ خورشیدی دربارۀ استخراج معادن به مردم هشدار دادند، معادن را از آن حکومت اعلام و هرگونه استخراج آنها را ممنوع کردند و گفتند بعد از این تمام معادن در اختیار گروه طالبان قرار خواهد گرفت. این هشدار باعث اعتراض کارگران معدن در مناطق گلورز و گواخ شد و آنان میگفتند سالها از عواید معادن مخارج زندگی و احتیاجات زن و فرزند خود را تأمین میکردند. طالبان تعدادی از آنان را دستگیر و شکنجه کردند و تعدادی را اولچک زدند. طالبان در منطقۀ گواخ سه نفر را پس از اعتراض به ممنوعیت استفاده از معادن تیرباران کردند.
راهنمای مطالعه:
- مقدمه
- زغال سنگ
- کاربردهای زغال سنگ
- آلودگی ناشی از مصرف زغال سنگ
- انواع زغال سنگ
- معادن زغال سنگ بلخاب
- معادن بلخاب
- بهره برداری مردم از معادن
- نقش معادن در تحولات سیاسی بلخاب
- جنگ با مولوی مهدی بهانه ای برای تسلط امارت بر معادن بلخاب
- امارت اسلامی؛ استخراج، بذل و بخشش معادن بلخاب
- عواید معادن بلخاب برای حکومت طالبان
- نتیجه گیری
مقدمه
اقتصاد مردم بلخاب همانند بسیاری از مناطق افغانستان ضعیف است. در گذشته شغل اصلی مردم این منطقه مالدارى بود به همين دليل سنت ایلاق و قشلاق در آن رایج بود و بعدها اغلب به باغداری و زراعت روی آوردند. زمین آبی و دیم در درههای فرعی، کوهپایهها و بر فراز کوههای بلخاب قرار گرفتهاند. در سالهای اخیر کاشت «رَوْ» که از آن «انگوزه» میگیرند، نوع دیگر از درآمد را به روی مردم باز کرده بود. تجارت و دکانداری با وجود یک بازار مرکزی و چند بازار محلی نیز شغل دیگر مردم است. آنچه در اقتصاد مردم بلخاب میتوانست در گذشته و همچنین آینده نقش اساسی و مهم داشته باشد و این منطقه از محرومیت و فقر نجات دهد؛ وجود معادن سرشار زغال سنگ آن است که بلخاب را تبدیل به یک منطقۀ اقتصادی مهم در کشور میکرد. وجود معادن یکى از دلایل عمده تنشهای مداوم در بلخاب است؛ زیرا معادن اغلب در اختیار قدرتمندان منطقه و خارج از منطقه قرار داشت و عواید مردم از معادن ناچیز و بسیار اندک بود. با بروز تحولات جدید در افغانستان، امارت اسلامی افغانستان استخراج معادن زغال سنگ را به شرکت انکشاف ملی[1] واگذار کرد و به طور کامل معادن از دسترس مردم خارج شد. بلخاب سرزمین زرخیر و با ثروت فراوان است؛ معادن زغال سنگ آن یک و نیم میلیارد تن ارزش دارد و معدن مس آن سومین معدن مس در جهان است و همچنین این منطقه معدن طلا دارد. به علت جنگهای داخلی و سلطۀ جنگسالاران بر منطقه و عدم طبق طرحهای زیربنایی در دوره جمهوریت باعث شده است که هیچگاه مردم بلخاب از ثروتشان بهره نبرند و در محرومیت و فقر به سر ببرند و اکنون (۱۴۰۳) نیز که کار استخراج، انکشاف و بهرهبرداری زغال سنگ بلخاب در جریان است؛ متأسفانه هیچ طرح و پروژهای برای منطقه بلخاب در نظر گرفته نشده است. با توجه به پیشینۀ هزارهستیزی طالبان در گذشته که بر کسی پوشیده نیست و همچنین با توجه به حمله به بلخاب به قصد دستگیری مولوی مهدی در سال ۱۴۰۱ و پیامدهای آن در ۱۴۰۲ و ۱۴۰۳ که هر روز در رسانهها شاهد آن هستیم میتوان چنین نتیجه گرفت که عدم تطبیق حتی یک پروژه برای بلخاب عامدانه و بنا بر سیاست امارت اسلامی بوده است. تسلط طالبان در بلخاب برخلاف وعدههای عبدالرحمان عطاش، رئیس شرکت انکشاف ملی به مردم، به منظور غارت و چپاول معادن بلخاب بوده است؛ زیرا حتی امنیت نسبی و حداقلی را هم برای مردم به ارمغان نیاورده است. بهرهبرداری نه، غارت و چپاول، این سخن گزاف و دور از ذهن نیست؛ زیرا نهتنها معادن بلخاب بلکه معادن تمام کشور سرنوشت این گونه دارد. اولین نیاز هر انسان امنیت است که در سایه امارت اسلامی امنیت به کلی از کشور رخت بر بسته و مردم در ترس و وحشت گذران میکنند. در مناطق غیرپشتون هر نوع معدنی وجود دارد، مردم آن منطقه هیچ سهم و بهرهای از عواید آن ندارند. با توجه به توقف استخراج، بهرهداری و مصرف زغال سنگ در سی سال آینده در جهان طبق توافقات جهانی گروه هفت، امارت اسلامی استخراج بیرویه و گستردۀ آن را در برنامۀ خود دارد و هدفشان برباد دادن این ثروت عظیم است. این نوشتار سعی میکند به طور اختصار به معادن، ارزش و اهمیت آنها، تحولات پیرامون آن و نقش معادن در اقتصاد و سیاست منطقه و کشور اشاره کند.
بلخاب معادنی مانند مس، زغال سنگ، سنگهای ساختمانی و خاکهای مرغوب ساختمانی دارد. به ادعای شرکت انکشاف ملی زغال سنگ بلخاب یکی از نادرترین زغالهای با کیفیت در بازارهای داخلی و بینالمللی است[2].
معدن مس بلخاب دومین معدن مس کشور بعد از معدن مس عینک است. وحیدالله شهرانی وزیر پیشین معدن گفته است معدن مس بلخاب یکی از معادن بزرگ مس در جهان است که حدود 70% مس دارد[3]. در کوههای بلخاب یک و نیم میلیارد تن زغال سنگ وجود دارد. فرید عظیمی، رئیس شرکت انکشاف ملی در بخش شمال گفته است حوزۀ معادن زعال سنگ بلخاب شامل ۵ معدنِ گلورز، بوواخ، تگابتخت، تلقشان و سفید خار است. کتله معدنی این حوزهها به طول ۷۰ کیلومتر در سه طبقه و در برخی جاها در چهار طبقه امتداد یافته است و ذخایر آن طبق مطالعات ابتدایی یک و پنج میلیارد تن است [4].
زغال سنگ
زغال سنگ ارزانترین سوخت فسیلی است که یافتن آن برخلاف نفت یا حتی گاز طبیعی نسبتاً آسان و ارزان است و در بسیاری از مناطق زمین بسیار فراوان است. استخراج زغال سنگ با سهولت نسبی و با کمترین هزینه صورت میگیرد. زغال سنگ سنگى رسوبى و قابل احتراق است كه عموماً سياه و يا قهوهاى و حاوی مقادیر زیادی کربن و هیدروکربن است. زغال سنگ در دستۀ سوختهای تجدیدناپذیر است؛ زیرا تشکیل آن میلیون ها سال طول میکشد [5].
شکلگیری زغال سنگ را به 300 میلیون سال پیش نسبت میدهند، جایی که سطح زمین از دریاهای وسیع، کم عمق و جنگلهای متراکم پوشیده شده بود. با گذشت زمان و بر اثر سیل گیاهان خصوصاً خزهها و جلبک در درون گل و لای دفن و فشرده شدند. این گیاهان هر چه بیشتر دفن میشدند، تحت دما و فشار بیشتری قرار میگرفتند. در این مرحله گل و آب اسیدی مانع از تماس گیاه با اکسیژن میشد، در نتیجه تجزیۀ گیاه با سرعت کمتری انجام شده و گیاه میتوانست بیشتر کربن خود را حفظ کند[6].
وجود میزان زیادی از کربن و هیدروژن در زغال سنگ باعث مشتعل شدن آن میشود. هر چقدر میزان کربن در آن بیشتر باشد، مرغوبتر است که به این نوع از زغال سنگ حرارتی میگویند که شامل دستۀ آنتراسیتها است[7].
کاربردهای زغال سنگ
تولید برق
زغال سنگ به طور کلی در تولید برق حرارتی استفاده میشود؛ بدین ترتیب که در دمای بالا میسوزد و آب را به بخار تبدیل میکند. از این بخار برای چرخاندن توربینها با سرعت زیاد در یک میدان مغناطیسی قوی استفاده میشود و سرانجام برق تولید میشود.
تولید فولاد
در صنعت فولاد از زغال سنگ به طور غیرمستقیم برای ساخت فولاد استفاده میشود. آنچه در اینجا اتفاق میافتد این است که زغال سنگ در کورهها پخته میشود تا «کک زغال سنگ» ایجاد شود. پس از شکلگیری، تولیدکنندگان از کک زغال سنگ برای ذوب سنگ آهن و ساخت فولاد استفاده میکنند. در همین حال، گاز آمونیاک معمولاً از کورههای کک بازیابی میشود و از این ماده برای تولید اسید نیتریک، نمکهای آمونیاک و کودها استفاده میشود.
صنایع
برخی از صنایع معروف که از زغال سنگ استفاده میکنند شامل صنایع سیمان، صنعت کاغذ و آلومینیوم، صنایع شیمیایی و دارویی است. زغال سنگ مواد اولیه بیشماری مانند بنوزل، قطران زغال سنگ، سولفات آمونیاک، کریوزوت و … را در صنایع شیمیایی تأمین میکند.
تبدیل به گاز و مایع
زغال سنگ میتواند به یک گاز مصنوعی تبدیل شود که مخلوطی از مونوکسیدکربن و هیدروژن است. این گازها یک محصول واسطه هستند که بیشتر به محصولات مختلف مانند اوره، متانول، هیدروژن خالص و غیره تبدیل شود. زغال سنگ همچنین میتواند به مایع تبدیل شود که بهعنوان سوختهای مصنوعی شناخته میشود. با این حال مواد شیمیایی تولیدشده از زغال سنگ در درجۀ اول برای تولید محصولات دیگر استفاده میشود. علاوه بر این، بیشتر محصولات موجود در بازار حاوی زغال سنگ یا حاوی محصولات فرعی زغال سنگ بهعنوان یکی از اجزای خود هستند. برخی از آنها شامل آسپرین، حلالها، صابون، رنگ، پلاستیک و الیاف شامل نایلون و ریون است.
محصولات تخصصی
زغال سنگ همچنین یک مادۀ اساسی در تولید محصولات ویژه مانند کربن فعال، فیبر کربن و فلزات سیلیکون است.
مصارف خانگی
در مناطق سردسیر و در کشورهای در حال توسعه یا توسعهنیافته هنوز از زغال سنگ بهعنوان سوخت برای پخت و پز و منبع گرما استفاده میشود[۸]. در افغانستان به طور مستقیم از زغال برای مصارف خانگی استفاده میشود و این کشور هنوز توان تولید محصولات ثانویه از زغال سنگ را ندارد. به خاطر مافیای موجود در کشور زمستان هر سال زغال سنگ به سختی و به قیمت زیاد به دست مردم میرسد.
آلودگی ناشی از مصرف زغال سنگ
این منبع سوختی در زمان تولید، معدنکاری و استخراج و نیز در زمان احتراق و بهرهبرداری، پسماندها و مشکلات زیست محیطی متعددی را تولید میکند. ترکیبات خطرناک حاصل از پسماندهای صنعت زغال سنگ باعث آلودگیهای هوا و خاک و آب (سطحی و زیرزمینی) میشود. به همین دلیل کشورهای پیشرفته به خاطر اهداف اقلیمی چون کاهش آلودگیها هوا و محیط تا سال ۲۰۳۰ میلادی مصرف زغال سنگ را از رده خارج خواهند کرد و کشورهای در حال انکشاف تا سال ۲۰۴۰ میلادی میتوانند روی زغال سنگ سرمایهگذاری کنند و پس از سال ۲۰۵۰ میلادی استفاده از این فرآورده در کل جهان ممنوع اعلام خواهد شد[۹].
انواع زغال سنگ
با توجه به مناطق مختلف جهان و تنوع آب و هوا و گیاهان موجود انواع زغال سنگ به وجود میآید که عبارتند از:
آنتراسیت با ۸۶ تا ۹۷ درصد کربن؛
قیری با ۴۵ تا ۸۶ درصد کربن؛
زیر قیری با ۳۵ تا ۴۵ درصد کربن؛
زغال سنگهایی با ۲۵ تا ۳۵ درصد کربن (این ماده کمترین میزان انرژی را نسبت به دیگر زغال سنگها دارد).

معادن زغال سنگ بلخاب
شهابالدین دلاور، سرپرست وزارت معادن و پترولیم میگوید در افغانستان یک کمربند زغال سنگ داریم که از بدخشان شروع و به هرات ختم میشود و امتداد این کمربند از هفتصد تا هفتصد و نیم کیلومتر یا بیشتر است. دربارۀ حجم آن قبلاً گفته شده بود که هشتصد میلیون تن است؛ اما بسیار بیشتر از این مقدار است و به صدها سال هم تمام نمیشود[۱۰].
بر اساس ارزیابی تیمهای ولایتی وزارت معادن، معدن زغال سنگ بلخاب از لحاظ ضخامت ضخیمترین معدن کشور است. از لحاظ ذخایر وافر محسوب میشود. از لحاظ کیفی بالاترین کیفیت را در تمام معادن زغال سنگ کشور دارد. [۱۱].

معادن بلخاب
معادن بلخاب شامل دو ماده مس و زغال سنگ است.
معدن مس در قریۀ پاى میرسیدمراد، این معدن از پایمیرسیدمراد تا قریۀ شرد تگابلوله ادامه دارد و مساحت آن ٢٥٧ کیلومتر مربع است. این معدن حدود ٢٠٠ متر عرض و در حدود ٥٠٠٠ متر طول دارد. میزان خلوص این معدن ١/۶۶ درصد است. ضخامت مس بلخاب ٢٥ در ٢٥ کیلومتر است و غلظت زیادى دارد و بیش از ١٠٠ میلیون تن مس خالص دارد. از این معدن از گذشتههای استفاده میشده است. سنگهای مس ذوبشده در محل و در زیر خاکها وجود دارد. در برخی از مناطق قریه، سنگهای ذوبشده دیده میشود. مساحت این معدن ۴۵۷ کیلومتر مربع تخمین زده شدهاست که به گفتۀ متخصصان چینی بهعنوان بزرگترین معدن مس دنیا شناخته میشود که در سال ۱۹۷۲ میلادی کشف شده است [۱۲].[۱۳]. وحیدالله شهرانى، وزیر معادن کشور در یک نشست خبرى مشترک با پاول برینکلی، معاون وزارت دفاع امریکا در کابل گفت: «دربارۀ ارزش تخمینی معدن بزرگ مس در ولسوالی بلخاب ولایت سرپل، فعلاً چیزی گفته نمیتوانم؛ اما این را گفته میتوانم که از علایم آن معلوم میشود که یکی از معادن بزرگ مس در روی زمین است». در دورۀ جمهوریت در سال ٢٠١٤ میلادی دولت براى استخراج معدن مس با یک شرکت بریتانیایى به نام (aemc) قرارداد امضاء کرد؛ اما استخراج آن آغاز نشد. در سال ١٣٩٧ ش شرکت «افغان کلد و مینرال» که ظاهراً در اصل یک شرکت امریکایی است، برندۀ مناقصه این معدن شناخته شد و کارهای مقدماتی را برای بهرەوری از آن آغاز کرد. در روز پنجشنبه ١٥ قوس سال ١٣٩٧ ش جلسهای به منظور بررسى خطرات محیط زیستی و اجتماعی اکتشاف مس بلخاب در تالار اداری مقام ولایت سرپل برگزار شد. در این جلسه مسایل مربوط به انکشاف معدن، فواید و مضرات آن بررسی شد. در نهایت پیشنهادهای زیر به شرکت پیمانکار ارائه شد؛ ۱. پنج تا ده سال عواید مس بلخاب به انکشاف بلخاب و سرپل اختصاص یابد؛ ۲. عواید مس بلخاب باید از طریق مستوفیت سرپل به خزانه واریز شود؛ ۳. شرکت پیمانکار باید هفتاد درصد نیروی مورد نیاز را از سرپل استخدام کند؛ ۴.پیمانکار موظف است مواد و لوازم خود را از مسیر بلخاب_ سرپل انتقال بدهد؛ ۵. پیمانکار موظف است کارمندان خود را تحت نظر ادارات محلى استخدام کند؛ ۶. در جذب کارمندان مسلکی جوانان تحصیلکرده سرپل در اولویت باشند[۱۴]. متأسفانه این قرارداد در همان سطح امضا باقی ماند و بهرهداری از مس بلخاب صورت نگرفت.

بلخاب را میتوان سرزمین معدنخیز نامید در بیشتر مناطق آن معدن زغال سنگ وجود دارد که اغلب مردم به طور سنتی برای مصرف سوخت زمستان خود استخراج میکردند. بر اساس اطلاعات شرکت انکشاف ملی ذخایر احتمالی زغال سنگ در درههای گلورز، گواخ و شورابک، تلشقان به یک و نیم میلیارد تُن تخمین شده است،[۱۵]. به گفتۀ فرید عظیمی در گلورز بعد از عریانسازی احجاری که روی ذخایر زغال افتاده بود و ما به یک ساحه بسیار خوب معدنی به دست یافتیم[۱۶]. معدن گلورز دارای زغال سنگ خاکه با جی سی وی بالا در حدود ۸ هزار است و از این نوع زغال سنگ در کورههای ذوب آهن استفاده میشود. تگابتخت یک منطقۀ معدنی است. بزرگترین معادن زغال سنگ بلخاب در این منطقه قرار دارد. مناطق ایلاقى تگابتخت از مخشان تا نمازگاه، معادن فراوان و بههم پیوسته دارد.[۱۷]. معدن زغال سنگ «سرآو» در حدود ٥٠ کیلومتری مرکز بلخاب است. در شرد معدن زغال سنگ وجود دارد که سنگ آن تقریباً سه مرتبه در بخاری میسوزد و با زغالهای دیگر تفاوت زیادی دارد، یک تفاوت عمدۀ آن این است، وقتی آتش بگیرد، مثل پلاستیک آب میشود[۱۸].
بهرهداری مردم از معادن
سالهای زیادی استخراج و بهرهبرداری از معادن به روش سنتی و به وسیلۀ مردم صورت میگرفت. در دل کوههای معدندار بلخاب صدها صوف غیرمعیاری کشیده شده بود. طول برخی صوفها از ۱۰۰ تا ۷۵۰ متر میرسید. این صوفها با کندهکاری حفر شده و پیش رفته بودند و به علت نداشتن ستون در اغلب آنها احتمال فروریزی وجود داشت. کارگران این صوفها مسلکی بودند و با این که درس نخوانده نبودند، شناخت خوبی از معدن داشتند و میدانستند که معدن ریزش دارد یا نه؟ و میدانستند که چطور در معدن کار کنند که معدن ایستاد شود. به گفتۀ فرید عظیمی، رئیس شرکت انکشاف ملی در گذشته مردم ساحه را به شکل زیرزمینی استخراج میکردند به همین علت کتله عظیمی به شکل مازاد باقی میماند[۱۹].افراد محلى [در اواخر دهۀ ۹۰ خورشیدی] هر کیسه زغال را حدود ٢٥٠ افغانی به فروش میرسانند[۲۰].
نقش معادن در تحولات سیاسی بلخاب
برخلاف تصور ثروت بلخاب برای منطقه و مردم آن رفاه و آسایش و کیفیت زندگی بهتر را به همراه نداشته است و عواید حاصل از استخراج معادن بلخاب در دورههای مختلف به کام دولتمردان و سیاستمداران بوده است و به طور نسبی اغلب سهم مردم اندک و ناچیز بوده است و هیچگاه برای رفاه حال مردم و زیرساختهای شهری، امکانات آموزشی، تفریحی و صحی بلخاب استفاده نشده است. برای مثال در زمان تسلط مجاهدین در بلخاب «در خانۀ رهبر حزب وحدت مردم، منافع معدن زغال سنگ بلخاب به صورت زیر تقسیم شده است: سهم سرمایهگذار ٤٠ درصد، سهم رهبر حزب وحدت مردم ٣٠ درصد، سهم افراد بلخابى ذىنفوذ چون وکیلان و … ٣٠ درصد (این سهم به نام مردم بلخاب ثبت شده است)» [۲۱]. در دوره جمهوریت نظارت دولتی بر استخراج معادن وجود نداشت و همانند گذشته شرکتهای خصوصی و زورمندان محلی بر معادن مسلط بودند و از عواید آن استفاده میکردند. در حدود دو سوم مخارج دولتها در دوره جمهوریت از محل کمکهای خارجی تأمین میشد. با تسلط امارت اسلامی در افغانستان و عدم مشروعیت و نداشتن پشتوانۀ مالی خارجی به ناچار مخارج حکومت از منابع و ذخایر داخلی تأمین میشود. بخش قابل ملاحظهای بودجۀ حکومت امارت اسلامی از رهگذر استخراج و فروش زغال سنگ تأمین میشود[۲۲].به این ترتیب حوزههای مهم معادن زغال سنگ در مناطق گلورز، تگابتخت، سرآو، شرد، گواخ، تلشقان، گیخ، پایکوتل، قرقیز، شورابک و پورشھر که ارزش اقتصادی زیادی دارند، استخراج آنها در برنامۀ انکشاف حکومت امارت اسلامی قرار گرفته است.
جنگ با مولوی مهدی بهانهای برای تسلط امارت بر معادن بلخاب
طالبان برای بار دوم در ۲۳ میزان ۱۴۰۰ خورشیدی/ ۱۵ اکتوبر ۲۰۲۱ میلادی وارد کابل شدند. طالبان چند ماه بعد به تصفیه درونی در حکومت خودشان دست زدند و برخی از افراد و ازجمله فرماندهان غیرپشتون را از سمتهایشان برکنار کردند. به گفتۀ کارشناسان سیاسی برکناری فرماندهان غیرپشتون طالبان در مناطق مختلف کشور جزو برنامههای امارت اسلامی برای تکقومی کردن حکومتشان بود. طالبان مولوی مهدی، فرمانده هزارهتبار خود را بعد از تسلط بر کابل بهعنوان رئیس استخبارات بامیان منصوب و چند ماه بعد او را از مقامش برکنار کردند. مهدی به زادگاه خود بلخاب رفت و به بسیج مردمی و مسلحسازی مردم محلی پرداخت، طالبان فهمیدند و از او خواستند که به کابل بیاید. مهدی در پاسخ به طالبان گفت: «در زادگاه خود میمانم و با نظام شما و مردم کاری ندارم»[۲۳]. مذاکرات طالبان و مولوی مهدی به نتیجه نرسید و طالبان برای سرکوب او در ۲۳ ژوئیه ۲۰۲۲ میلادی/ ۲ سرطان ۱۴۰۱ خورشیدی به بلخاب حمله کردند. تصرف بلخاب از چند جنبه برای طالبان مهم بود، از لحاظ اقتصادی بلخاب یک منبع عایداتی برای طالبان بود. همچنین در دوره اول تسلط طالبان در دهۀ ۷۰ خورشیدی دو منطقه بلخاب و پنجشیر ازجمله مناطقی بود که طالبان نتوانستند به آنها دسترسی پیدا کنند، تصرف این دو منطقه به لحاظ اجتماعی برای طالبان مهم بود[۲۴]. به طوری که ابتدا پنجشیر را تصرف کردند و در آنجا به قتلعام و جنایاتی زیادی دست زدند و بعد نوبت به بلخاب رسید. بلخاب یک منطقۀ استراتژیک، مهم و حدفاصل ولایات شمال و مناطق شیعهنشین هزارهجات است و تسلط طالبان بر این منطقه اهمیت بسیار دارد. مولوی مهدی که با انگیزۀ قدرت داشتن در بلخاب از سالها پیش به گروه طالبان پیوسته بود، در این زمان نیز خواهان تسلط بر معادن زغال سنگ بود تا پشتوانۀ قوی برای ادامۀ فعالیت و مخالفتش با طالبان داشته باشد. به گفتۀ بسمالله تابان بنیاد اصلی جنگ در بلخاب بر مسایل اقتصادی بود. بلخاب معادن زغال سنگ دارد و مولوی برای اینکه بتواند برای خود نیرو جذب کند از شعارهای قومی استفاده کرد و با این شعارها تعداد زیادی از هزارهها را در کنار خود جمع کرده است[۲۵]. طالبان که برنامۀ استخراج و انکشاف معادن زغال سنگ را در برنامه خود داشتند از سه مسیر و از زمین و هوا به بلخاب حمله کردند و مولوی مهدی شکست خورد و متواری شد.
سرانجام طالبان اعلام کردند که مولوی مهدی در ۲۶ اسد ۱۴۰۱ کشته شده است. اما دربارۀ دستگیری و مرگ او خبرهای ضد و نقیض وجود دارد، دربارۀ جسد و دفن او اطلاعاتی وجود ندارد و منابع نزدیک به مهدی کشته شدن و اسیری او رد کردهاند[۲۶]. [برای مطالعه بیشتر به مقاله مولوی مهدی در همین سایت مراجعه کنید]. در این جنگ ۲۷ هزار از مردم بلخاب آواره شدند و صدها تن از دو طرف کشته و زخمی شدند [۲۷]. بیشتر مهاجرین از گلورز و گواخ بودند که مدتها در کوهها پناه گرفته بودند و تعدادی از زنان و کودگان به منطقه سرچشمه در بامیان و ولسوالی درهصوف ولایت سمنگان پناهگزین شده بودند. کمیسیون مستقل حقوق بشر در افغانستان یک هفته پس از جنگ بلخاب در اعلامیهای گفت طالبان در ولسوالی بلخاب ولایت سرپل تعداد زیادی از غیرنظامیان را تیرباران کرده و خانههای غیرنظامیان را نیز به آتش کشیدهاند و اسیران و افرادی که به این گروه تسلیم شده، به قتل رسانده، بر اماکن غیر نظامی حمله، خطوط تلفن را قطع، راههای مواصلاتی را مسدود و مردم را به کوهها آواره کردهاند[۲۸].
با تسلط طالبان بر بلخاب، آنان در جدی ۱۴۰۲ خورشیدی دربارۀ استخراج معادن به مردم هشدار دادند، معادن را از آن حکومت اعلام و هرگونه استخراج آنها را ممنوع کردند و گفتند بعد از این تمام معادن در اختیار گروه طالبان قرار خواهد گرفت و کارگران در قبال کار دستمزد دریافت خواهند کرد. این هشدار باعث اعتراض کارگران معدن در مناطق گلورز و گواخ شد و آنان میگفتند سالها از عواید معادن مخارج زندگی و احتیاجات زن و قرزند خود را تأمین میکردند. طالبان تعدادی از آنان را دستگیر و شکنجه کردند و تعدادی را اولچک زدند. طالبان در منطقۀ گواخ سه نفر را پس از اعتراض به ممنوعیت استفاده از معادن تیرباران کردند[۲۹].
امارت اسلامی؛ استخراج، بذل و بخشش معادن بلخاب
با تسلط طالبان بر بلخاب بخصوص در مناطق معدنخیز بلخاب چون گلورز و گواخ، امارت اسلامی در جدی ۱۴۰۱ خورشیدی مسئولیت انکشاف، پروسس، بهرهداری و استخراج و تجارت زغال سنگ ولسوالی بلخاب را به شرکت انکشاف ملی واگذار کرد[۳۰]. شش شرکت پیمانکار داخلی در بخش اکتشاف، استخراج و انتقال زغال سنگ در حوزۀ بلخاب با تیم شرکت انکشاف ملی کار میکنند. روزانه نزدیک به یک هزار تن زغال سنگ از حوزۀ گلورز بلخاب استخراج میشود. زغال سنگها بعد از استخراج به مارکت زغال سنگ شرکت انکشاف ملی در میدانشهر انتقال داده میشود[۳۱]. زغالسنگ معادن گلورز به پاکستان، ایران، اردن، ترکیه و چین صادر میشود. پاکستان بهعنوان حامی بزرگ طالبان، عمدهترین واردکننده زغال سنگ افغانستان است. به گفتۀ کارشناسان اقتصادی پاکستان به منابع ارزان افغانستان چشم دوخته است. پاکستان قبلاً زغال سنگ خود را از آفریقای جنوبی تأمین میکرد. خرید زغال سنگ افغانستان برای پاکستان به صرفه است؛ زیرا هزینههای حمل و نقل آن به خاطر همسایگی ارزان است.[۳۲]. طالبان برای خوشخدمتی زغال سنگ کشور، این سرمایه ملی و منفعت خدادادی را با قیمت ۲۰۰ تا ۲۸۰ دالر برای هر تن به پاکستان میفروختند، در صورتی که قیمت جهانی آن در سال ۱۴۰۱ خورشیدی ۴۰۰ دالر بود. پاکستان تنها واردکننده انحصاری زغال سنگ افغانستان برای تولید برق ارزان و کارخانههای سمنتسازی خود از آن استفاده میکند. در ده ماه سال ۱۴۰۱ خورشیدی طالبان ۲ میلیون و ۷۰۰ تن زغال سنگ به پاکستان صادر کرده است که عواید آن یک میلیارد و ۸۹۳ میلیون افغانی معادل ۱۴۰ میلیون دالر بوده است[۳۳ ].طالبان به خاطر افزایش صادرات زغال سنگ به پاکستان، در عقرب ۱۴۰۱ هر تن زغال را ۹ هزار افغانی برای مصرف داخلی تعیین کرد و در این حالی است که سالهای قبل شش و نیم هزار افغانی میخریدند[۳۴]. مردم افغانستان زمستان ۱۴۰۱ را به سختی گذارندند و اکثر مردم در ولایات مختلف با سقوط دولت جمهوری منبع درآمدشان را از دست داده بودند و در رفع نیازهای اساسی زندگی چون خوراک، پوشاک و سوخت زمستانشان مشکل داشتند.
عواید معادن بلخاب برای حکومت طالبان
مسئولان در امارت اسلامی میگویند بخش قابل ملاحظهای بودجۀ حکومت از رهگذر استخراج و فروش زغال سنگ تأمین میشود. به گفتۀ شرکت انکشافی ملی عواید به دست آمده از معادن بلخاب برای ساخت و ساز بزرگترین کانال آبی کشور یعنی کانال قوش تپه در شمال کشور هزینه میشود. به گفتۀ عبدالرحمان عطاش، رئیس شرکت انکشاف ملی، این شرکت تقریباً در حدود چهار لک تن از معادن بلخاب را پیش فروش کرده است و همچنین سعی میکنند که معادن را به کشورهای ایران، پاکستان، هند و چین صادر کنند. عمدهترین صادرات به پاکستان دارند و بیش از ۷۰ شرکت زغال سنگ معادن کشور را به پاکستان را صادر میکنند و شرکتهای بزرگ پاکستانی از این زغال سنگ در تولید انرژی و سمنت بهره میگیرند[۳۵].
به گفتۀ احمد ولی حنبل، سخنگوی وزارت مالیه: در سال میلادی ۲۰۲۳ از جنوری تا آخر دسامبر، نزدیک ۱.۶ میلیون تن زغال سنگ به کشورهای پاکستان، ایران، ترکیه و جرمنی صادر شده است و ارزش کلی آن نزدیک به ۲۲ میلیارد افغانی بود که آن عواید برای بخش گمرگات کشور داشته و همچنین این مبلغ در تنویر بودجۀ امارت اسلامی نقش داشته است[۳۶].
با این حال با مزایای معادن که برای امارت اسلامی برشمرده شد و مزایای استخراج آن به شکل معیاری و برهنهسازی به لحاظ تخنیکی بسیار مهم بوده است و کمترین ضایعات را در مرحلۀ استخراج داشته است. اما سهم باشندگان بلخاب بعد از تحولات پیشآمده جز جنگ، از دست دادن اموال، خانه، زندگی، آوارگی و مشکلات بیشتر نبوده است. به گفتۀ محمدحسین فصیحی، باشندۀ بلخاب، خواستۀ مردم بلخاب از امارت اسلامی اول عدالت اجتماعی و دوم کار است. مهمترین خواست باشندگان این ولسوالی فراهم شدن زمینۀ کار برای جوانان و ایجاد مراکز درمانی در ولسوالی است. باشندگان بلخاب فقر، بیکاری و عدم دسترسی کافی به خدمات صحی از مشکلات عمده خود میدانند و از ادامۀ آن ابراز نگرانی میکنند[۳۷]. احمدحسن سنگردوست، ولسوال بلخاب میگوید شرکت انکشاف ملی به نیروی فیزیکی مردم ما نیاز دارند، باید از مردم بلخاب برای بخشهای مسلکی، انجنیری و کارگری استفاده شود. به گفتۀ مسئولان شرکت انکشاف ملی و شرکتهای همکارشان بیش از دوصد باشندۀ این ولسوالی را در بخشهای گوناگون مشغول کار هستند[۳۸]. همچنین حکومت وعده ساخت مکتب و شفاخانه در گلورز وعده دادند؛اما این کافی نیست به گفتۀ سلطان رضا، باشندۀ بلخاب اقتصاد مردم بلخاب فعلا زیر صفر است به خاطر اینکه اینجا کار و بار نیست و خیلی کسان نان خوردن ندارند [۳۹].
گروه طالبان برای انتقال گسترده زغال سنگ بلخاب به پاکستان و دیگر کشورها پروژۀ سرکسازی در ولسوالی را عملی کرده است و سرکسازی جزو برنامههای شرکت انکشاف ملی است و قرار است بیش از ۳۰۰ کیلومتر سرک از مسیر چنگیزی، گلورز را به کوتل بادخانه در بامیان هموارکاری و جغلهاندازی شود[۴۰].
ساخت سرک در بلخاب بهعنوان یک ثروت ماندگار که مناطق دارای معدن بلخاب را به همدیگر وصل میکند برای باشندگان بلخاب هم سهولتهایی زیادی فراهم ساخته است. سرکهای جدید در تقاطع سه ولایت بامیان، سرپل و سمنگان ساخته شده است و روزانه بیش از یک هزار موتر سنگین از این مسیر عبور میکنند[۴۱]. آیا سهم مردم بلخاب از یک و نیم میلیارد تن از معادن زغال سنگ همین مقدار است؟ بدون شک این مقدار بسیار اندک، ناچیز و قابل بیان نیست. مردم بلخاب در قدم اول خواهان کار و اشتغال مردم در بخشهای مختلف معادن زغال سنگ است و در قدم دوم خواهان مصرف بخشی از عواید معادن برای انجام پروژهها و زیرساختهای عمرانی، صحی، آموزشی و رفاهی مردم است.
نتیجهگیری
اکنون (جوزا ۱۴۰۳) است و بیش از یک و سال نیم میشود که معادن بلخاب به شرکت انکشاف ملی واگذار شده است و عواید زیادی برای شرکت انکشاف و حکومت امارت اسلامی داشته و با تأمین منابع مالی کانال قوش تپه، فازدوم آن نیز شروع شده است. در سال گذشته (۱۴۰۲) شرکت انکشاف ملی مزایده فروش سه صد تن زغال سنگ بلخاب با جی سی وی ۷ هزار و یازده هزار تن زغال سنگ بلخاب با جی سی وی شش هزار و نیم را از مارکیت پروسس زغال سنگ میدان شهر ولایت میدان وردگ به در سایت خود گذاشت و همچنین در ثور ۱۴۰۳ شرکت انکشاف ملی در سایت خود، مزایده فروش یک میلیون تن زغال سنگ از ساحات معدنی گلورز و گواخ ولسوالی بلخاب را گذاشت[۴۲]. در این مدت و قبل از آن معادن چه سود و منفعتی برای مردم بلخاب داشته است، طالبان برای تسلط بر معادن بلخاب جنگ با مولوی مهدی را بهانه قرار دادند و بلخاب را تصرف کردند و در این جنگ تعدادی از باشندگان آن کشته شدند و شماری زیادی از مردم ماهها آوارۀ کوههای بلخاب و ولسوالیهای همجوار شدند. جز اجرای پروژۀ سرکسازی که آن هم فقط به منظور انتقال زغال سنگ به مارکتهای شرکت انکشاف ملی در ولایات دیگر بوده است، معادن هیچ عایدی برای باشندگان بلخاب نداشته و برای آنان مصرف نشده است و اگرچه عبدالرحمان عطاش، رئیس شرکت انکشاف ملی در سفر خود به بلخاب وعدههایی به مردم داده است؛ اما از سوی این شرکت و امارات هیچ پروژۀ زیربنایی چون ساخت کلینیک، مکتب، امکانات رفاهی، پروژههای زراعتی و آبیاری تطبیق و در نظر نگرفته نشده است و با نظرداشت سیاست تکقومی و ضدهزارگی که در اندیشه و مرام طالبان از گذشته وجود داشته و دارد احتمال اینکه از عواید معادن برای باشندگان آن مصرف شود، تقریباً محال و غیرممکن است. در گذشته شاید مردم سهمی از عواید معادن نداشتند؛ بازهم حداقل امنیت نسبی داشتند و بدون ترس شب را به روز میرساندند؛ اما طالبان در این دو سال به بهانههای واهی چون همدستی با مولوی مردم بلخاب را مورد اذیت و آزار قرار میدهند و گذران زندگی را برای آنان مشکل ساخته است.
برای مردم محروم و فقیر بلخاب شاید «امید داشتن» تنها گزینه ممکن در این روزگار تلخ و ظالمانی باشد که بتوانند در سر بپروانند و به آن دلخوش باشند. امیدوار هستیم که از رهگذر استخراج معادن بلخاب تعداد بیشتری از باشندگان بلخاب مشغول به کار شوند و محتاجات زندگی روزمره خود را تأمین کنند و همچنین امیدوار هستیم صداهای عدالتخواهانهای پیدا شود که از آدرس مردم بلخاب برای مذاکره با طالبان اقدام کنند و با سیاست و روش مناسب و سودمند پیش روند و از طالبان بخواهند که بخشی از عواید معادن برای امکانات زیربنایی در بلخاب اختصاص یابد و برای اولینبار در تاریخ بلخاب، مردم از ثروت خدادادی سرزمینشان بهرهمند شوند. به امید آن روز.
منابع:
۱. شرکت انکشاف ملی در ۱۵ دلو ۱۳۹۸ با فرمان رئیس جمهور به منظور انسجام و تطبیق هرچه بهتر برنامهها و پروژههای انکشاف ملی، ارتقای ظرفیت تطبیقی سکتورهای انکشافی و تسریع روند رشد اقتصادی و… ایجاد شد (www.ndc.gov).
۲. شرکت انکشاف ملی، مزایدههای فروش زغال سنگ بلخاب،( www.ndc.gov.af)، ۲۰ عقرب ۱۴۰۲ و ۱۳ ثور ۱۴۰۳، بازیابی ۶ جوزا ۱۴۰۳؛
۳. وبسایت وزارت معادن و پترولیوم، 23 جنوری 2012، http://mom.gov.af/fa/announcement. بازیابی حوت ۱۴۰۲؛
۴. طلوع نیوز، «مستند طلای سیاه»، ۱۳ ژانویه ۲۰۲۴، بازیابی دلو ۱۴۰۲؛
۵. مؤسسۀ مبتکران شیمی، www.mbkchemical.com/coal؛ بازیابی ۲۸ حوت ۱۴۰۲؛
۶. همان؛
۷. آهن رویال (ahanroyal.com/cat_product/coal) بازیابی ۲۸ حوت ۱۴۰۲.
۸. جهان شیمی، www.jahaneshimi.com/7051، بازیابی ۲۸ حوت ۱۴۰۲.
۹. طلوع نیوز، «مستند طلای سیاه»، ۱۳ ژانویه ۲۰۲۴، بازیابی دلو ۱۴۰۲؛
۱۰. همان؛
۱۱. بلخاب، تاریخ، فرهنگ و اجتماع. سید حسین رهیاب (بلخی). ۱۳۹۸. جلد اول. انتشارات صبح امید. ص ۶۷؛
۱۲. همان، ص ۳۴۰ و ۶۸؛
۱۳. مرکز آمار افغانستان ۱۳۹۶ (PDF). مرکز آمار افغانستان. ۱۳۹۶. صص. ۲۸. بایگانیشده از اصلی (PDF) در ۱۷ مه ۲۰۱۹. دریافتشده در ۲۰ ژانویه ۲۰۲۰؛ «معرفی معادن مس افغانستان». mines.pajhwok.com. بایگانیشده در ۶ اوت ۲۰۱۸. دریافتشده در ۱۸ حوت ۲۰۱۸؛
۱۴. بلخاب، تاریخ، فرهنگ و اجتماع. سید حسین رهیاب (بلخی). ۱۳۹۸. جلد اول. انتشارات صبح امید. ص ۶۸ و ۶۹ و ۴۱۲؛
۱۵. طلوع نیوز، «واگذاری استخراج حوزه زغال سنگ بلخاب به شرکت انکشاف ملی». ۲۴ جدی ۱۴۰۱، بازیابی ۲۰ حوت ۱۴۰۲؛
۱۶. طلوع نیوز، «مستند طلای سیاه»، ۱۳ ژانویه ۲۰۲۴، بازیابی دلو ۱۴۰۲؛
۱۷. بلخاب، تاریخ، فرهنگ و اجتماع. سید حسین رهیاب (بلخی). ۱۳۹۸. جلد اول. انتشارات صبح امید. ص ۴۰۰ و ۴۱۲.
۱۸. همان، ص ۴۲۶ و ۴۱۲.
۱۹. طلوع نیوز، «مستند طلای سیاه»، ۱۳ ژانویه ۲۰۲۴، بازیابی دلو ۱۴۰۲؛
۲۰. بلخاب، تاریخ، فرهنگ و اجتماع. سید حسین رهیاب (بلخی). ۱۳۹۸. جلد اول. انتشارات صبح امید. ص ۶۷.
۲۱. همان؛
۲۲. طلوع نیوز، «مستند طلای سیاه»، ۱۳ ژانویه ۲۰۲۴، بازیابی دلو ۱۴۰۲؛
۲۳. (ایران اینترنشنال، «حمله طالبان به تنها فرمانده شیعه . هزارهاش در شهر بلخاب»، تاجالدین سروش، ۲۳ ژوئیه ۲۰۲۲).
۲۴. مؤسسۀ مطالعات راهبردی شرق، «طالبان و بحران بلخاب»،(iess.ir)، ۴ تیر ۱۴۰۱، بازیابی ۵ جوزا ۱۴۰۳؛
۲۵. افغانستان اینترنشنال، «تحرکات نظامی و درگیری در بلخاب، بسمالله تابان»،۲۴ ژوئیه ۲۰۲۲؛
۲۶. هشت صبح، «معمای کشته شدن مولوی مهدی؛ منابع چه میگویند». ۲۷ اسد ۱۴۰۱، بازیابی ۶ جوزا ۱۴۰۳؛
۲۷. طلوعنیوز، « اوچا: نزدیک به ۲۷ هزار تن در ناآرامیهای بلخاب آواره شدند». ۱۷ سرطان ۱۴۰۱، بازیابی ۲۳ جوزا ۱۴۰۳؛
۲۸. خبرگزاری جمهور، «کمیسیون حقوق بشر به ادعای تلفات غیر نظامیان در جنگ بلخاب واکنش نشان داد». ۸ سرطان ۱۴۰۱، بازیابی ۲۳ جوزا ۱۴۰۳؛
۲۹. سنترال افغانستان، «خبر تازه از ولسوالی بلخاب ولایت سرپل»، ۱۶ جنوری. ۲۰۲۳، بازیابی ۲۶ جدی ۱۴۰۳؛
۳۰. انیس دیلی. « عواید زغال سنگ بلخاب به پروژه كانال قوش تیپه اختصاص يافت». ۱۶ ژانویه ۲۰۲۳. بازیابی ۱۰ حوت ۱۴۰۲؛
۳۱. طلوع نیوز، «مستند طلای سیاه»، ۱۳ ژانویه ۲۰۲۴، بازیابی دلو ۱۴۰۲؛
۳۲. (افغانستان اینترنشنال، «جدال بر سر زغال سنگ»، ۱۲ ژوئیه ۲۰۲۲)؛
۳۳. بیبیسی فارسی. «درآمد طالبان از صادرات زغال سنگ «ارزان» به پاکستان به حدود ۱۴۰ میلیون دلار رسید». ۲۵ فوریه ۲۰۲۳، ۶ اسفند ۱۴۰۱، بازیابی ۲۳ جوزا ۱۴۰۳؛
۳۴. رادیو آزادی، « برخی باشندههای کابل: توانایی خرید یک تن زغال سنگ به ۹ هزار را نداریم». ۸ عقرب ۱۴۰۱، بازیابی ۲۳ جوزا ۱۴۰۳؛
۳۵. طلوع نیوز، «مستند طلای سیاه»، ۱۳ ژانویه ۲۰۲۴، بازیابی دلو ۱۴۰۲؛
۳۶. همان؛
۳۷. همان؛
۳۸. همان؛
۳۹. همان؛
۴۰. شرکت انکشاف ملی، «گزارش ویژه از فعالیتهای شرکت انکشاف ملی». ۴ ژانویه ۲۰۲۴. بازیابی ۶ جوزا ۱۴۰۳؛
۴۱. طلوع نیوز، «مستند طلای سیاه»، ۱۳ ژانویه ۲۰۲۴، بازیابی دلو ۱۴۰۲؛
۴۲. شرکت انکشاف ملی، مزایدههای فروش زغال سنگ بلخاب،( www.ndc.gov.af)، ۲۰ عقرب ۱۴۰۲ و ۱۳ ثور ۱۴۰۳، بازیابی ۶ جوزا ۱۴۰۳؛