بسیاری از افراد حداقل در یک زمینه دچار وسواس هستند. اما گاهی وسواس به مرحله ای می رسد که تبدیل به بیماری می شود. در این مقاله به بررسی بیماری وسواس می پردازیم.
بیماری وسواس
افرادی که به این بیماری مبتلا شده اند به شکل تکراری و خارج از کنترل دچار وسواس فکری و عملی شدید هستند. وسواس شدید باعث ناراحتی و استرس و اختلال در زندگی این افراد می شود.
انواع وسواس
- وسواس برای کنترل کردن: این افراد دائم در حال نشت گاز، بسته بودن در و پنجره و … هستند. این نوع وسواس زندگی روزمره این افراد را بهم می ریزد و باعث دیر رسیدن به محل کار یا درس و یا قرارها آنان می شود.
- وسواس در تمیزی: این بیماران همیشه نگران کثیف بودن وسایل، لباس ها و بدنشان هستند. آنها بارها و بارها خود یا وسایل و لباس هایشان را می شویند و هیچ وقت احساس تمیزی نمی کنند. این نوع وسواس نیز نظمشان در کار و زندگی و برنامه هایشان را دچار مشکل می کند و از طرفی شستشوی بیش از حد باعث خونریزی دست و بروز مشکلات پوستی می شود.
- احتکار: این افراد وسایلی که برایشان استفاده ای ندارد یا حتی فاسد شده را نگه می دارند.
- وسواس فکری: افرادی که مبتلا به وسواس فکری هستند ساعت ها در مورد یک موضوع فکر می کنند و معمولا هم به نتیجه ای نمی رسند.
- وسواس فکرهای مزاحم و آزار دهنده: این مورد نیز مانند وسواس فکری است اما فکرهای ناخوشایند و آزار دهنده به سراغ افراد می آید. مثلا ممکن است فرد مبتلا ساعت ها به فکر این باشد که صورتش زیبا است یا خیر یا لباسشان مناسب است یا نه.
- وسواس نظم و تقارن: این بیماران نگرانند که همه چیز سر جای خودش هست یا نه و اینکه همه چیز باید تقارن داشته باشد.
افراد گاهی به یکی از انواع وسواس دچار می شوند و گاهی ممکن است چند نوع وسواس با هم به سراغشان بیاید.
علائم بیماری وسواس
ترس از میکروب ها و آلودگی ها، شستن بیش از حد دست ها یا لباس ها، حساس بودن به باز یا بسته بودن در خانه یا خودرو، اطمینان نداشتن از بسته بودن شیر آب و یا گاز، وسواس در انجام دادن کارها و وظایف و یا قرار دادن اشیا و وسایل به صورت متقارن و منظم.
وسواس در بیشتر موارد خود فرد مبتلا را آزار می دهد و گاهی هم موجب آزار اطرافیان او می شود و در نهایت به روابط آنها با خانواده و دوستانشان آسیب می رساند.
از کجا بفهمیم وسواس داریم؟
افرادی که همیشه کارهایشان را با نظم و دقت انجام می دهند وسواس ندارند. زمانی می توانیم بگوییم فردی دچار بیماری وسواس شده که زندگی فرد را دچار اختلال کند و به نوعی روابط و نظم زندگی فرد را تحت تاثیر قرار دهد. مثلا ممکن است فرد موفق به اتمام تحصیل خود نشود یا شغلش را از دست بدهد و حتی در زندگی زناشویی خود دچار مشکل شود یا به طلاق منجر شود.
از آنجایی که وسواس نوعی بیماری محسوب می شود باید قبل از آنکه شدت بگیرد درمان شود تا به فرد و اطرافیانش آسیب نرسد.
روانشناس یا متخصص روان پزشک می تواند نوع و شدت بیماری وسواس را شناسایی کند.
درمان وسواس
در قدم اول باید فرد بپذیرد که به بیماری وسواس مبتلا شده است و به متخصص برای درمان مراجعه کند. معمولاً برای درمان از دارو و توصیه های روانپزشکی استفاده می شود. درواقع این این افراد دچار کمبود سروتونین در مغزشان هستند. روانپزشک برای این افراد داروی مهارکننده انتخابی بازجذب سروتونین تجویز می کنند. این دارو مانع بازجذب ماده سروتونین در مغز می شوند.
ماده سروتونین از سلول عصبی ترشح می شود. این ماده بعد از اینکه اثر خود را گذاشت از طریق سلول بازجذب می شود. این داروها جلوی بازجذب سروتونین را می گیرند تا اثر آن را بیشتر کنند.
اما به جز دارو روانپزشکان از رفتاردرمانی نیز استفاده می کنند. در این روش بیمار مجبور می شود که با عاملی که به آن وسواس دارد روبرو شود و از دادن پاسخ به عامل وسواس منع می شود.
به نوعی بیمار باید به عامل وسواس مقاومت نشان دهد و پاسخی به آن ندهد. این شیوه درمانی طی جلسات متعدد و با افزایش دفعات و زمان مواجه شدن همراه است.
معمولا حداقل 3 درصد افراد در جوامع به این بیماری مواجه هستند که می توان با شناخت آن و پذیرش آن به عنوان بیماری از آن پیشگیری یا درمان شد.
انتهای پیام